بسوزد خانه ی لیلی ومجنون ک رسم عاشقی در عالم انداخت

اگر لیلی به مجنون داده میشد دل هیچ عاشقی رسوا نمیشد

جانبازٍ چند درصد است؟ او که در حادثه ی عشق، قلب و غرور خود را از دست داده است ؟

ازم پرسیدند چطوری؟

گفتم رو به راهم

ولی کسی ندانست رو به کدام راه

زير ِ بارآن می ايستَم

ميگويَند مــد است ايـن روزهـــا

عشـــــق بازی زير ِ بارآن

با اشک های ابـــــر ....

دل نِمی سوزانَم بَرای ابری که اَز شِدت گِريـه

بــہ هِق هـِـق افتاده است

دِلَم بَرای خُـــــودَم می سوزَد

كه از فِشار دِلتَنگـی

خيلي وَقت است نَفَسَـم بُريده بُريده و بَند است

 آیـــَـنــבه ای خـــوآهـَم سـآخت کـِﮧ 


گـُـذشـــته ام جلویــَــش زآنـو بزنـَـــב 


قرآر نیـــسـْت مـَن هم בل کســـے בیگـَر رآ بشـْـــکنـَم 


بر عـــکس کســـے رآ کـِﮧ وآرב زندگــیـَــم میشـــوב


آنقــَــבر خـــوشــْــبـَخت مـے کـــنـَـم کـِﮧ    


بـﮧ هر روزی کـِﮧ جای او نیستـــے بر خـــوבت لـَعــنـَت بـِفرستــے

هیچکس بعد هیچکس نمرده ولی خیلیا بعد از خیلیا دیگه زندگی نکردن …

اگر تمامی ابر های آسمان ببارند ، گل های قالی نخواهند شکفت

و این قانون زیر پا ماندن است . . .

آرام بگیر دلم .! او بدون تو آرام است !

ترسم از روزی که از روی مزارم رد شوی غافل از اینکه بدانی بر مزار کیستی

دلم یه لحظه میخواد....که یکی بپرسه چطوری؟

بگم...خوبم.... بغلم کنه و بگه دروغ بسه... بگو چی شده؟؟

ديگــه با عروسک هام بازی نمی کنـــم

بزرگ شـــدم !

برای خودم عروســـکی شــــدم

آنقــــدر که بازی ام دادنـــد ........!

دلم برای بودن هایت تنگ می شود

نبودن هایت که جای خود دارد...